اردیبهشت ماه ۹۶ دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار می شود. این انتخابات دارای اهمیت زیادی است چراکه سکاندار اجرایی کشور برای ۴ سال آینده مشخص می شود. غیر از این به خاطر شرایط خاص کشور و همچنین شرایط حاکم بر منطقه و جهان وجود نیرویی انقلابی و ولایی که شرایط موجود را درک کند و بتواند کشور را در این پیچ تاریخی به ساحل مقصود برساند امری حیاتی است. با توجه به اینکه عمده نیروهای انقلابی از شرایط موجود و عملکرد دولت حاضر رضایت ندارند بایستی با دور اندیشی و انسجام نیروها به گزینه ای مطلوب رسید. گزینه ای که ضمن داشتن تمام محاسن مورد نیاز دارای مقبولیت لازم نیز باشد.
با خارج شدن آقای دکتر احمدی نژاد از صحنه رقابت تا حدودی خلأ یک نیروی شناخته شده به چشم می خورد. البته این فرصتی است که نیروهای انقلابی بتوانند کاندیدای توانمند خود را شناسایی و معرفی کنند تا ان شاءالله اصلاح امور کشور به وقوع بپیوندد. کارزار انتخاباتی دارای چندین مرحله کلیدی است که از مهمترین آنها شناسایی و تعیین نامزدهای برتر می باشد. افرادی که حتی اگر خودشان تمایل چندانی برای کاندیداتوری (بنا به دلایل مختلف) نداشته باشند اما اگر شایستگی در آنها وجود دارد لازم است شناسایی و پس از ارزیابی های چندجانبه ی کارآمدی، وفاداری به ارزش ها، مقبولیت و… به مردم معرفی شوند و پیگیری و رایزنی شود تا آن فرد کاندیداتوری را قبول کند.
به نظر می رسد سرمایه گذاری روی مهره های سوخته ای که بارها طعم شکست را چشیده اند کاری عبث می باشد. بایستی به گزینه های جدیدتر فکر کرد. عناصری که دارای روحیه انقلابی باشند، در امتحانات مختلف پایبندی به ارزش های انقلاب را نشان داده باشند و دارای بینش عمیق و ایده های نو باشند. داشتن سوابق مدیریتی و اجرایی نیز لازم است؛ البته اگر انتظار داشته باشیم یک فرد همه ویژگی ها را داشته باشد، خصوصا دارا بودن سوابق اجرایی بالا، سخت ممکن است آن نیرو را بیابیم. اما باید گزینه هایی را در نظر گرفت که حداقل های سوابق را برای تایید شدن از فیلتر شورای نگهبان دارا باشند.
رجال مذهبی
البته در قانون اساسی ما آمده است که کاندیدای ریاست جمهوری می تواند از بین رجال سیاسی یا مذهبی باشد. پس نبایستی فقط تمرکز ما پیرامون رجال سیاسی باشد. چه بسا رجال مذهبی که دارای سوابق مدیریتی هم هستند بهتر بتوانند از پس این سمت بر بیایند و در راستای تعالی کشور کارآمدتر عمل نمایند و شاخصه های دینی را در عرصه اجرایی کشور بهتر پیاده سازی کنند.
این شخص بایستی واقعا بخواهد دردهایی چون ربا در سیستم بانکی، مفاسد اداری، بی عدالتی دستمزدها و… را درمان کند و برای حل این معضلات راهکار و ایده داشته باشد و مردانه پای اجرای آن بایستد. فردی که نخواهد منافع شخصی و جناحی را بر منافع کشور و آرمان های ملت ارجحیت دهد. نیرویی که به فکر تعالی مسلمین، یاری مستضعفین، عزت اولیای الهی و خواری استکبار و جریان کفر و نفاق باشد و با حضورش تا حد توان دولت کریمه را بگستراند.
کسی که روحیه استکبارستیزی داشته باشد و مطیع امر رهبری نظام باشد. مباحث فرهنگی برایش اولویت دست چندم نباشد. بدحجابی، اعتیاد و گسترش مفاسد اجتماعی را دست کم نگیرد و با تمام وجود و توان برای رفع آن بکوشد. ازدواج جوان ها، معضل طلاق، اشتغال جوانان و رنج بیکاری دغدغه اش باشد. البته دارای برنامه های کارآمد در زمینه اقتصاد، فرهنگ و سایر امور مهم کشور باشد.
اهتمام جوانان انقلابی
لذا شناسایی این افراد کار مهمی است و نخبگان به ویژه جوانان انقلابی بایستی در این زمان باقی مانده اهتمام داشته باشند و رسالت خود را به درستی ایفا نمایند وگرنه کاندیداهای تکنوکرات از پس جلسات درب بسته سیاستمداران معرفی خواهند شد و ما مجبور به تمکین و انتخاب کاندیدای حداقلی خواهیم بود.
***
در حال حاضر در جرگه اصولگرایان افرادی مطرح هستند و البته تعدادی از آنها نیز اعلام عدم حضور و یا انصراف نموده اند که اسامی شان به قرار زیر است:
دکتر محمد باقر قالیباف، مهندس مهرداد بذرپاش، آیت اله ری شهری، آیت اله سید احمد علم الهدی، دکتر غلامحسین الهام، سردار قاسم سلیمانی، مهندس عزت اله ضرغامی، حجت الاسلام مصباحی مقدم، مهندس پرویز فتاح، دکتر کامران باقری لنکرانی و…
در نوشته های آتی به معرفی افرادی که به نظر کارآمدتر می رسند می پردازیم.
امید است به فضل الهی با بصیرت و بلند اندیشی بتوانیم بهترین ها را معرفی نموده و گامی موثر در این راه برداریم.