در حال حاضر هجمه دشمن در عرصه فرهنگی بسیار سهمگین است و تمامی ارزش های ما را در معرض حمله خود قرار داده است تا بتواند آنها را نابود یا استحاله کند. در کنار آن فعالیت ایادی داخلی و البته غافلین را هم شاهد هستیم که در راستای تهاجم دشمن حرکت می کنند و اینجاست که می بایستی نسبت به مقابله با دشمن اراده جدی از خود نشان داد و اگر عوامل دولتی سستی به خرج می دهند عناصر متدین و انقلابی استوار در این عرصه نقش آفرینی کنند و نقشه های دشمن را برهم بزنند.
یکی از موارد مهم در عرصه فرهنگی و مقابله با تهاجم دشمن دیدبانی فرهنگی است. دیدبانی از این جهت که حرکات دشمن رصد شود و به مسئولین ذی ربط اطلاع داده شود تا با آن حرکت دشمن مقابله کنند. دیدبان ها که بر بلندای برجگها نشسته اند اگر نباشند کسی از یورش دشمن با خبر نمی شود و این بی خبری به شکست منجر خواهد شد.
وظیفه ما این است که راه های نفوذ دشمن، برنامه هایی که در جهت دشمن است، جاهایی که به کار دشمن دامن زده می شود شناسایی کنیم. در عرصه فرهنگ جایی که فرهنگ و ارزش های دینی نادیده گرفته می شود، فرهنگ غربی ترویج می شود، تاکتیک ها و برنامه های دشمن بایستی رصد شود تا بتوان با آن مقابله کرد. دیدبان نه تنها نبایستی غفلت کند و خواب بماند بلکه نبایستی آرام بنشیند و در موقع احساس خطر هشدار بدهد و اگر مسئولین قرارگاه خواب هستند آنها را بیدار کند تا به مقابله بپردازند و اگر دیدبان حرکت دشمن را ببیند و هشدار ندهد خود او نیز از خطر محفوظ نخواهد ماند.
عرصه های رسوخ دشمن فراوان است. ماهواره، موبایل، بازی های رایانه ای، ترویج موسیقی، برنامه های لهو و لعب، کتب ضاله و... که در عصر حاضر روز به روز گسترده تر می شود.
عرصه هایی که بایستی به مقابله با دشمن بپردازند متاسفانه بعضا در راستای اهداف دشمن گام بر می دارند. خیلی از سریال ها و برنامه های تلویزیونی، فیلم های سینمایی و مطالب نشریات که سبک زندگی غربی و تفکرات سکولاریستی و اومانیستی را ترویج می دهند و ارزش ها را به سخره گرفته و حتی ضد ارزش ها را مطالبه می کنند در این دسته قرار دارند. در برنامه ها و نوشته هایشان باورهای دینی به چالش کشیده می شود، صدها پوشش و لباس نامناسب تبلیغ و ترویج می شود، روابط آزاد زن و مرد قبح زدایی می شود. الگوسازی از چهره های غیر مذهبی و ضد ارزشی در جامعه، رایج شدن نوع خاصی از فروشگاه ها که سبک زندگی غربی را ترویج می کند از جمله گلوگاه های این حرکت است. کتب ضاله و یا کتب دارای مضامین ضد ارزشی که بعضا با مجوز وزارت ارشاد منتشر می شود و یا کتب غیر مجاز مربوط به دوران طاغوت که دارد در زیر پوست شهر منتشر و توزیع می شود و فروش فیلم های غیر مجاز و مستهجن از موارد دیگر است. از موارد دیگری که بایستی رصد شود اختصاص بودجه های بیت المال برای برنامه های دارای اولویت دست چندم و یا حتی ضد ارزشی است. برخورد با عناصر متدین و انقلابی در عرصه های مختلف و همه م از مواردی که گفته شد بایستی توسط نیروهای ارزشی بررسی و عنوان شود و عناصر خاطی رسوا گردند تا آنها نتوانند برنامه های خود را به راحتی اجرایی کنند. این بررسی شامل موارد بی عدالتی و پارتی بازی ها و... نیز می شود که بایستی در مقابل آن ایستاد؛ چرا که فرهنگ جامعه و باور به نظام را همچون موریانه از بین می برد.
دشمن می خواهد بدون سروصدا کار خودش را پیش ببرد. اگر ببیند اعتراض و مقابله ای وجود دارد توقف می کند ولی اگر ببیند اعتراضی وجود ندارد و عرصه جولان فراهم است چهار اسبه می تازاند و پیش می رود.
برای مثال وقتی می بینیم برنامه ای مثل خندوانه در تلویزیون پخش می شود و قبح بسیاری از موارد ضد ارزشی را می شکند و در هر برنامه اش ارزشی از ارزش ها را به چالش می کشد و سبک زندگی غربی و منحط را نهادینه می کند چرا بایستی سکوت کرد؟ چرا انتقاد نمی شود.
خیلی از متدینین عنوان می کنند که ما این برنامه ها را نمی بینیم و از دیدنش اجتناب می کنیم. این شاید برای عموم روش درستی باشد چرا که این برنامه ها ارزش دیدن ندارند؛ اما وقتی که خیل زیادی از جامعه به تماشای آن می نشینند چه کسی بایستی آنها را از مضرات این برنامه آگاه کند؟ چه کسی بایستی مسئولین مربوطه که فرصتی برای رصدگری ندارند را از هنجارشکنی این برنامه ها مطلع کند؟ لذا بایستی عده ای از متدینین در حد کفایت بیایند و این برنامه ها را ببینند و نقد کنند. نه فقط برای یک قسمت از آن بلکه هر قسمت آن را نقد کنند و به موارد ضد ارزشی اش اعتراض کنند. کلی گویی هایی که بیان می دارد برنامه های تلویزیون ضد ارزشی است و... مشکلی را حل نمی کند بلکه بایستی جزء به جزء صحنه های ضد ارزشی بیان گردد تا مسئولین به آن مراجعه کنند.
بدون رودربایستی بایستی گفت خیلی از مسئولین فرهنگی ما که بایستی نظارت کنند در بی خبری به سر می برند. نمونه آی آقای وزیر ارشاد است که وقتی به فیلم چند کیلو آلبالو نقدها و اعتراضات زیادی وارد شده بود آن فیلم را خودش مشاهده کرد و اعتراف کرد که در این فیلم هنجارها رعایت نشده است. پس مواردی از این دست نشان می دهد که مسئولین مربوطه از خیلی برنامه ها مطلع نیستند و اعتراض و نقدها که بایستی پر رنگ باشد می تواند آنها را آگاه نماید. خیلی از مسئولین متعهد بارها در خفا انتقاد کرده اند ولی به آنها گفته شده است که شما فقط اینگونه فکر می کنید و هواداران اینگونه برنامه ها زیاد هستند و... و آنها از تاثیر کلام خود ناامید شده اند و کم کم از تذکر دادن دلسرد شده اند. مطالب انتقادی ما سبب دلگرمی آنها و نفوذ بیشتر کلام آنها می گردد که بایستی به آن توجه کرد.
لذا رسانه های انقلابی بایستی دیدبانی فرهنگی را در راس اهداف خود قرار دهند و موارد ضد ارزشی را گزارش بدهند. اهل علم نیز وقتی را برای دیدبانی بگذارند چرا که افراد عادی از ظرافت ها بی خبرند و انها هستند که می توانند موشکافانه انتقاد کنند و پته برنامه های ضد ارزشی را بر آب بریزند و زمینه را برای اعتراض به این برنامه ها فراهم آورند.
البته دیدبانی مبنای قرآنی نیز دارد. در سوره سبا آمده است که هدهد که یک پرنده است کار دیدبانی را انجام می داد. او مناطق دوردست را رصد کرد و دید در جایی دارند به جای خداوند خورشید را می پرستند. او این مطلب را به گوش حضرت سلیمان رساند. حضرت سلیمان وقتی از این موضوع مطلع شد بی اعتنا نگذشت بلکه اقدام به پیگیری این موضوع تا حصول نتیجه نمود که در این سوره به آن اشاره شده است. لذا ما نیز نبایستی از یک پرنده کمتر باشیم و در دیدبانی فرهنگی به ولی خدا یاری رسانیم.
البته بر سایرین است که از این انتقادات و مطالب با بی اعتنایی رد نشوند و پس از دانستن موضوع پیگیری و اعتراض خود را داشته باشند و آن انتقادات را بازنشر دهند؛ مسئولین را مطلع کنند و پیگیری نمایند و مطالبه گری ارزش ها و نقد سالم و البته پر حجم ضد ارزش ها سبب عقب نشینی فعالیت متخلفین و عناصر دشمن و اصلاح امور می گردد.
این نشریه نیز به نوبه خود تلاش می کند که ر این عرصه قدم بردارد و البته منتظر حمایت و همکاری فعالین و دلسوزان فرهنگی در عرصه دیدبانی است تا ندای ایمان سر داده شود و از گسترش ندای باطل جلوگیری گردد.