انتخابات ریاست جمهوری امسال در ۲۹ اردیبهشت برگزار شد و طی ان حسن روحانی به طور مجدد به عنوان ریاست جمهوری منتخب ارای مردم شد.فارغ از یکسری تخلفات نسبتاگسترده ای که توسط عناصر دولتی قبل و حین انتخابات به وقوع پیوست می خواهیم دلایل مهم شکست اصولگرایان رابررسی کنیم.
طی روال چند سال گذشته از طرف سازمان بسیج یک شهید مرد و یک شهید زن به عنوان شهید شاخص معرفی می گردند که سبب الگو سازی آنها در جامعه گردد و منش ان شهید در جامعه ترویج گردد. طی سالهای گذشته شهدایی اتتخاب می شدند که هر کدام دارای یکسری ویژگی های خاص و منحصر به فرد بودند یا اقدامی شایسته تقدیر را انجام داده بودند .
اما امسال شخصیتی به عنوان شهید شاخص انتخاب شد که تعجب فعالین فرهنگی را به دنبال داشت. انتخاب مرحوم نازقلیچ زاده به عنوان شهیده نمونه سال ۱۳۹۶.
در این روزها شاهد برگزاری برنامه خندوانه هستیم که هنجارشکنی های بسیاری در آن صورت می گیرد. یکی از آنها استندآپ کمدی های زنان هست که با هر طرفندی می خواهند دیگران را بخندانند. آنها افکار و سبک زندگی منحط خود را دارند به مردم القاء می کنند و وقتی به آنها انتقادی می شود عنوان می کنند برنامه طنز است و هدف ما فقط خنداندن مردم و شاد کردن مردم هم ارزش بسیاری دارد. اما دلیلی که باعث شد این یادداشت را بنویسم نامه سرگشاده ای بود که تهیه کننده خندوانه در پاسخ به انتقادات مطرح شده نوشته و در رسانه ها منتشر کرده است که در آن نه تنها از این هنجارشکنی ها عذرخواهی نمی کند بلکه عذر بدتر از گناه و توجیه هم می آورد که توجهتان را به آن جلب می کنم:
لیگ جهانی والیبال امسال نیز با ماه مبارک رمضان مصادف شده بود. ایران در هفته دوم لیگ میزبان بازی بودکه سه بازی آن برگزار شد. نکته ای تاسف ما را به همراه داشت حضور بانوان در سالن ورزشی 12000 نفری آزادی بود که با حمایت عناصر دولتی و با سکوت کامل از طرف علما و متدینین صورت پذیرفت.
در سال های گذشته وقتی حضور بانوان تماشاگر برای تماشای مسابقات فوتبال و ... مطرح می شد علما و بزرگان اعتراض خود را اعلام نمودند. اعتراض آنها چند دلیل مهم شرعی داشت. اول اینکه نگاه کردن بانوان به بدن نیمه عریان مردان ،که در مسابقات ورزشی اینگونه است، حرمت شرعی دارد. دوم بحث اختلاط زن و مرد و هنجارشکنی های فراوان مانند رقص زنان و... است که بارها این رفتار مشاهده شده است.
برای جذب نیرو در نهادهای دولتی یکسری ضوابط و مراحلی وجود دارد که بایستی طی شود تا یک فرد جذب و استخدام شود. موافقت سازمان مدیریت با استخدام نیرو, فراخوان و ثبت نام, برگزاری ازمون درشته های مورد نیاز, مصاحبه ,تحقیق از فرد و... که حدود یک سال یا بیشتر به طول می انجامد. اگر این فرایند به طور دقیق انجام پذیرد علاوه بر جذب بهترین افراد ممکن عدالت و مواسات نیز در شرایط یکسان وغیر تبعیض امیز استخدام می شوند.
در حال حاضر شاهد هستیم تحت غالب نیروهای شرکتی تبعیض و بی عدالتی گسترده در سازمان ها و شرکتهای دولتی و عمومی در حال وقوع است.
در حال حاضر هجمه دشمن در عرصه فرهنگی بسیار سهمگین است و تمامی ارزش های ما را در معرض حمله خود قرار داده است تا بتواند آنها را نابود یا استحاله کند. در کنار آن فعالیت ایادی داخلی و البته غافلین را هم شاهد هستیم که در راستای تهاجم دشمن حرکت می کنند و اینجاست که می بایستی نسبت به مقابله با دشمن اراده جدی از خود نشان داد و اگر عوامل دولتی سستی به خرج می دهند عناصر متدین و انقلابی استوار در این عرصه نقش آفرینی کنند و نقشه های دشمن را برهم بزنند.
یکی از موارد مهم در عرصه فرهنگی و مقابله با تهاجم دشمن دیدبانی فرهنگی است. دیدبانی از این جهت که حرکات دشمن رصد شود و به مسئولین ذی ربط اطلاع داده شود تا با آن حرکت دشمن مقابله کنند. دیدبان ها که بر بلندای برجگها نشسته اند اگر نباشند کسی از یورش دشمن با خبر نمی شود و این بی خبری به شکست منجر خواهد شد.
یکی از بحث هایی که در حوزه فرهنگ چالش برانگیز است رابطه دولت با تشکل ها و کانون های فرهنگی مردمی است. در این زمینه چند دیدگاه وجود دارد:
1) عده ای می گویند اصلا کار فرهنگی وظیفه و کار دولت است و تشکل های مردمی بایستی زیر بیرق حکومت رفته وطبق نظر آن فعالیت داشته باشند.
2) عده ای عنوان می کنند دولت هیچ مسئولیتی در عرصه فرهنگی ندارد و گروه های مردمی به طور آزادانه بایستی بتوانند فعالیت داشته باشند
3) عده ای معتقدند وظیفه دولت تنها نظارت است و تشکلها و گروه های مردمی بایستی بدون داشتن انتظار حمایت دولتی اهداف خود را پیش ببرند.
4) عده ای بیان می دارند که درست است رویکرد فعالیت های فرهنگی بایستی مردمی باشد اما حکومت هم وظیفه دارد هم در زمینه فرهنگ ورود کند و هم هم از تشکل هایی که اهداف و برنامه هایشان همسو و موافق با ارزش های حکومت است حمایت و پشتیبانی داشته باشد.
سال 1388 در اوج اعتراضات و اغتشاشات در بازداشتگاه کهریزک 3 نفر جان باختند. این بهانه ای شد که عده ای پیگیر این ماجرا بشوند و تمام عوامل ریز و درشت این حادثه را مورد بازخواست قرار بدهند. از پزشک زندان تا قاضی ناظر، دادیار، دادستان، قاضی، کارکنان زندان و... . یکی از آن افراد دادستان وقت تهران آقای سعید مرتضوی بود. در آن حادثه افرادی دخیل بودند که نقش مستقیم در به وجود آمدن آن و البته کشته شدن آن سه نفر داشتند ولی علت محاکمه مرتضوی به جرم معاونت در قتل این بود که کیفیت این بازداشتگاه را لحاظ نکرده بود و افراد را به بازداشتگاهی فرستاده است که استاندارد لازم برای نگهداری بازداشت شدگان را نداشته است
بنا به فتوای مقام وعظم رهبری ترویج موسیقی جایز نیست. البته ترویج موسیقی دارای ابعاد مختلفی می باشد. برگزاری کلاسهای موسیقی از جمله ی انها می باشد. اما یکی از بسترهایی که می تواند سبب ترویج موسیقی شود رسانه ها هستند. رسانه هایی که اخبار ریز و درشت مربوط به موسیقی را منعکس می کنند تا بدانجا که روزانه دهها خبر و مطلب در رابطه با ان منعکس می شود. اخباری چون زمان و مکان برگزاری کنسرت با حضور فلان خواننده، برنامه های آتی گروهی موسیقی فلان ، رونمایی از آلبوم جدید ...، اخبار مربوط به خانه موسیقی، اعتراض به لغو کنسرت موسیقی ، برگزاری جشنواره موسیقی، مصاحبه با نوازندگان و خوانندگان و مسئولین مرتبط با موسیقی و... که می تواند به نهادینه سازی و ترویج آن کمک کند. و این رسانه ها نقش بسیار پر رنگی در ترویج موسیقی بازی کرده اند.
آقای شهاب حسینی از بازیگران مشهور سینما پس از کسب جایزه بهترین بازیگر مرد در جشنواره فیلم کن در مصاحبه ای این جایزه را به امام زمان (عج) تقدیم کردند و علت آن را مقارنت روز دریافت جایزه با ایام نیمه شعبان بیان کردند. گویی عده ای او را به این خاطر مورد تمسخر قرار داده بودند به خصوص عناصر سکولار و... که ایشان را به خاطر اعتقاد به امام زمان (عج) به خرافه پرستی و ... متهم ساخته بودند. آقای شهاب حسینی در مصاحبه ی دیگری از اعتقادات خود به امام زمان دفاع کرده بود. در این رابطه ضمن اینکه آقای حسینی از اعتقاد به وجود امام زمان دفاع کرده است تشکر می کنیم به این موضوع می پردازیم که آیا اقدام آقای شهاب حسینی در اهدای جایزه اش به امام زمان (عج) کاری ارزشمند است یا خیر.