نقدی که در ادامه می آید نقد یکی از دانشجویان انقلابی است که برای برنامه خندوانه نوشته است و به دست ما رسانده که آن را تقدیم مخاطبین می کنیم. لازم به ذکر است از انتقادات شما به این نقد و از انتقادات دیگر به برنامه خندوانه استقبال می کنیم.
برنامه خندوانه از جهات مختلفی ازجمله متعارف کردن اواز خوانی مطربی دسته جمعی،تکرار کلمات بی مفهوم مثل(دوپ ودوپ ودوپ)،القای شادی های کاذب به مردم،خندیدن الکی وبی مورد،ادبیات غیر متعارف وکوجه بازاری مثل إإإ به جای نقطه چین درمتن و... قابل نقد است که هرکدام اثارسوء دنیوی واخروی خود از نظر ایات و روایات وعلم روانشناسی خواهد داشت به طور مثال در حدیث معراج حضرت رسول مردمی راکه بی جهت میخندند واز اخرت قافلند را،اهل دنیا معرفی میکنندو از خنده بی مورد وبیجا منع میکنند البته در ایات روایات دیگرنیز از این گونه رفتار ها منع شده است درادامه خنده وشادی های کاذب منجربه حدر رفتن وقت مردم واثار سوء دیگر نیز میشود. بگذریم وشرح موضوع اصلی خود را که در رابطه با خاطره گویی توسط کمدین هاواثاری را که دارند بیان کنیم .
باتوجه به اهمیت داستان و داستان گویی ونویسی درفرهنگ اسلامی وباعنایت به نظر روانشناسان در این رابطه بامباحث ضمیرخود اگاه وناخود اگاه میتوان بیان داشت که داستان ها معمولا در ذهن افرادباقی مانده وازان الگوی ناخواسته(ناخوداگاه)میگیرندیکی از اعجاز قرآن نیز همین است که معمولا نکات تربیتی اخلاقی رابه صورت داستان ها بیان میداردمثل داستان حضرت یوسف.
در فیلم تلویزیونی خندوانه باتوجه به بیان خاطرا ت توسط کمدین ها این نکته قابل توجه است که این داستان ها هرچند هم خوب وصحیح انتخاب شوند باز هم اثار سوء خود را خواهند داشت چون به طور صحیح همه اشکالات رفع نخواهد شد اولین مورد ان دروغ بودن این داستان هاست که باعث میشود مردم بایکسری داستان های خیالبافی ذهن گوینده بی مورد بخندند و به صورت ناخوداگاه الگو بگیرند.اس اول کج نهد معمار کج تا تا ثریا میرود دیوار کج.
حال یکی از خاطرات را که در این برنامه گفته شده را باهم بررسی میکنیم.دراول یکی از این داستان ها پدر شخص داستان گوینده مخالفت شدیدی با پسرش در رابطه با اینکه در کاری میخواهد شرکت کند راداشته که پسر بدون اجازه پدر کار خود رامخفیانه پیش میبرد(در همین ابتدا در فکر فرزندان القا میشود زمانی که در کاری بامخالفت پدر روبرو شدی کارت رامخفیانه پیش ببر)درادامه رفتار ناشایست وبی ادبانه پدر ومادر خود را برای خنداندن مردم بیان میدارد(اینکار عادی نشان دادن رفتار های بی ادبانه زن وشوهر نسبت به هم را به جای رفتار محترمانه انها نسبت به هم به مردم القا میکند)در ادامه ارزوهای خود رادر بچگی سوار شدن تاکسی همانند خارجی ها برمیشمارد (که این سوق دادن جامعه وملت به فرهنگ غربی را در پی خواهد داشت)بعد از ان مقام شایستگی وکسی شدنش را،پول دار شدنش تعریف میکند. در حالی که ملاک برتربودن تقوای اللهی خواهد بود .در ادامه داستان گو تعریف میکند که برای رسیدن به خواسته خود به در گاه اللهی پناه برده وخدارا به مادرش قسم داده که به خواسته اش برسد اما نه تنها به خواسته اش نمیرسد بلکه با تناقض کامل خواسته اش رو برو میشود(کا این بازی کردن با اعتقادات مردم را القا میکند واین که نعوذ بلله دعا کشک است)درادامه باتوجه به این که شکست میخورد پدر خوانواده همین شکست پسر را آتو کرده وداءم پسر را مسخره میکند(که این رفتار منجربه اتوگرفتن افراد و مسخره کردن هم در جامعه میشود که دور از اخلاق وادب است).همانطور که میبینید شاید به نظرتان همه ی این ها جفنگ به نظر برسد اما بخواهیم نخواهیم داستان ها تأثیرات ناخود اگاه خود را خواهند داشت برای همین است که در هنگام نقد از القای رفتار ها سخن گفته شده است.بگذریم که داستان گو از چه حرکاتی مثل (اوردن پشت خود به بالا در مقابل دوربین برای خنداندن مردم و...) بهره برد. اخر نمیدانم خنداندن مردم به چه قیمتی!
در ادامه برنامه کمدینی توسط رامبد وهمکارش اجرا شد ه در این کمدین فردی که ریش دار بو دبیماری پوستی گرفته در حالی که اقای رامبد که سه تیغه کرده بود بیشتر مستحق گرفتن این بیماری بود درپایان نمایش رفتار ناشایست وپوشیدن کفش به صورت لاتی وبی ادبانه راداشتیم که حتی مورد تشویق حضار قرار گرفت.
در قسمتی دیگر این برنامه نظر مصاحبه ای صورت گرفت که بهترین زمان زندگی خود را دیدن خندوانه بیان میکنند ودر مان افسردگی را مسخره بازی های خندوانه ای میدانند درحالی که الا بذکرالله تطمءن القلوب.وای که به کجا میرویم وای که بااین برنامه ها چه اعتقادات و باورها وچه فرهنگ های غلطی را که به مردم القا میکنیمم. وسلام