انتخابات اخیر در اصفهان با شکست اصول گرایان همراه بود که دلایل مختلف دارد و بایستی ابعاد مختلف آن سنجیده شود و ضریب اهمیت به آن داد. اما از دیدگاه بنده به غیر از مواردی که دوستان دیگر اشاره کردند می توان موارد زیر را افزود:
1) دور شدن قشر زیادی از متدینین از عرصه سیاست و بی تفاوتی نسبت به سرنوشت خود
عوامل مختلفی برای آن ذکر کرد:
· وقتی روز به روز دارد مظاهر ضد دینی در سطح جامعه افزایش می یابد ولی تحرک مناسبی بر علیه آن توسط حاکمیت مشاهده نمی شود، لذا متدینینی که آرمان آنها حاکمیت ارزش های دینی است مشاهده می کنند هیچ جدیتی برای این قبیل کارها وجود ندارد و بلکه بعضا نمایندگان مجلس به دنبال جذب آرای قشری هستند که پایبندی به لوازم دین ندارند و حتی شعارهایشان را نیز به آن سمت جهت دهی کرده اند نبایستی انتظار حمایت متدینین را داشت.
· مشکلات اقتصادی به ویژه در جوانان، مساله بی کاری و... و اینکه جوانان مذهبی وقتی می بینند هیچ نشانه ای برای حمایت از آنها وجود ندارد و بعضا نمایندگان خود را ریاکار و دروغ تلقی می کنند و این را پای همه کاندیداها می نویسند.
· عدم نظرخواهی از جوانان به ویژه نخبگان و اقشار تاثیر گذار مثلا هیئات مذهبی جوان ها و... در تعیین کاندیداهای اصول گرایان سبب شد که حامیان اصلی جریان انقلابی و اصولگرایی از حمایت و جذب رای برای سبد اصول گرایی دست بردارند.
بنده خود شاهد بودم در ایام تبلیغات انتخابات که برگه های تبلیغ بین جوانان هیئتی می خواست توزیع شود، برگه ها را نمی گرفتند و می گفتند چرا بایستی با وضع موجود در انتخابات شرکت کنیم. لذا ناامیدی از تغییر وضع موجود سبب عدم شرکت قشر کثیری از جوان های ما شده بود.
· البته تحرک جریان سکولار در بین هیئتی ها و... نیز خالی از اثر نبوده است.
· عدم حضور موثر مسئولین در بین جوانان و نشستن پای صحبت ها و دغدغه های آنها. متاسفانه حضور مسئولین و نمایندگان بعضا اصولگرا صرفا نمایشی شده است و جوانان این را نمی پسنند و حمل به اقصاد دیگر می کنند.
2) اصلاح طلبان توانستند حامیان خود را به میدان بیاورند.
وقتی یک دختر مانتویی با شال آبی رنگ یا سفیدش در میان کاندیداهای اصلاح طلبان حضور پیدا کرده بود، این سبب شده بود اقشاری که به عفاف و حجاب التزامی نداشتند به این لیست رای بدهند چون انتخاب آن را نمادی از پیروزی خود می دانستند و به این لیست رای دادند. به این لیست رای دادند تا ابراز وجود کنند. آنهایی که قبلا شرکت نمی کردند چون اعتقادی به نظام اسلامی نداشتند، اکنون شرکت کردند چون فهمیدند می توانند اثرگذار باشند و دیدگاه های خود را به کرسی بنشانند.
بنده در پای صندوق های رای مشاهده کردم که صفوف رای مملوء از افراد بدحجاب و خانواده شان بود و نگاهی که به رایشان کردم حاکی از نوشتن نام اصلاح طلبان بود.
3) تبلیغات تلویزیونی که برای جذب حداکثری انواع آهنگ ها را می گذاشت که مردم در انتخابات شرک کنند سبب حضور قشری بود که با این آهنگ ها خو گرفته اند. وقتی ما ایام فاطمیه را داریم که قشر عظیمی از جامعه ما به ویژه متدینین لباس مشکی پوشیده اند و در مراسمات فاطمیه شرکت می کنند، آیا پخش آهنگ ها و سرود های مختلف و نشان دادن افراد بدحجاب که پای صندوق رای هستند، چه کسانی را می خواهد جذب صندوق رای کند؟! لذا اینگونه تبلیغات نیز سبب جذب این قشر و حضور در پای صندوق رای شد و بالعکس برای ترغیب اینکه برای حفظ اسلام و... جوانان پای صندوق رای بیایند چه اقدامی شد؟ به نظر شما اگر تبلیغات برعکس بود چه اتفاقی می افتاد؟ فرض کنید محور برنامه های تلویزیونی ایام فاطمیه بود...
4) اصلاح طلبان جلسات و همایش های مختلف رای اولی ها را برگذار کردند تا آنهایی که از لحاظ فکری و رفتاری با آنها همفکر هستند را جذب کنند. حتی کاندیدای وان از قشر خودشان را هم گذاشتند؛ اما اصول گرایان چه کردند؟!
لذا یک روش تحلیل شکست در انتخابات را بر مبنای افرادی که در انتخابات شرکت نکردند، ویژگی آنها ، عقاید آنها و... با انجام مطالعات میدانی و آماری بایستی بررسی کرد تا به نتایج متقن برسیم چرا که این قشری که حدود 50 درصد از حائزین رای دادن را تشکیل می داده اند می توانسته اند اثرگذار باشند.