در این روزها شاهد برگزاری برنامه خندوانه هستیم که هنجارشکنی های بسیاری در آن صورت می گیرد. یکی از آنها استندآپ کمدی های زنان هست که با هر طرفندی می خواهند دیگران را بخندانند. آنها افکار و سبک زندگی منحط خود را دارند به مردم القاء می کنند و وقتی به آنها انتقادی می شود عنوان می کنند برنامه طنز است و هدف ما فقط خنداندن مردم و شاد کردن مردم هم ارزش بسیاری دارد. اما دلیلی که باعث شد این یادداشت را بنویسم نامه سرگشاده ای بود که تهیه کننده خندوانه در پاسخ به انتقادات مطرح شده نوشته و در رسانه ها منتشر کرده است که در آن نه تنها از این هنجارشکنی ها عذرخواهی نمی کند بلکه عذر بدتر از گناه و توجیه هم می آورد که توجهتان را به آن جلب می کنم:
1) ایشان می نویسد: ((در روش های مرسوم جهانی مذهب، سیاست و مسائل جنسی اصلی ترین دست مایه کمدین های دنیا برای شوخی کردن است اما در کشور ما به جهت بایسته های فرهنگی و اعتقادی جامعه که در بسیاری موارد پسندیده و درست و در معدود مواردی نیز از فهم نابجا نشات می گیرد نمی توان با این موارد شوخی کرد و تنها گاهی می توان از کنار آنها به سرعت گذشت!))
ایشان توضیح دهد کدام یک از بایسته های فرهنگی نشات گرفته از فهم نابجاست؟ آیا مواردی چون حرمت شوخی با نامحرم جزء این دسته است؟ آیا مجاز است که بایسته های فرهنگی و اعتقادی به شوخی گرفته شود؟ این رفتار حاکی از چیست؟ این رفتار شما سبب چه چیزی می شود؟ به جز اشاعه فرهنگ ولنگاری در جامعه که سم مهلک جامعه دینی می باشد چه خاصیتی دارد؟
2) ایشان در قسمت دیگر نامه خود بیان می کند: ((جوانانی کم تجربه و با انگیزه از مراحلی سخت گذشتند و به مرحله اصلی مسابقه «خنداننده شو» رسیدند؛ آنها هنوز آنقدر حرفه ای و کارآزموده نیستند که بتوانند در عین شوخ طبعی و خنداندن مخاطب از مرز حساسیت های مذهبی، قومی و سیاسی عبور نکنند. باید به آنها فرصت بدهیم تا این فضا را بشناسند و از هیجانات کاذب فاصله بگیرند و کارآزموده شوند تا بتوانند در این مسیر سخت ادامه راه دهند)).
سوال اینجاست که آیا واقعا صدا و سیما جای خطا و آزمون جوانان بی تجربه است؟ آیا بایستی برای اینکه آنها از لحاظ فنی ! کارآزموده شوند ارزشها و اعتقادات پای آنها ذبح شود؟ می شود کلاس ها و کارگاه هایی را برای تربیت آنها تشکیل داد و بهترین آنها را برای برنامه ها انتخاب کرد. البته ناگفته نماند آنهایی نیز که به قول شما کارآزموده هستند نیز چندان پایبند به ارزشها و اصول خودشان را نشان نداده اند و نقاط ضعف شدید فرهنگی در کلام و بیان آنها وجود داشته است.
3) ایشان در بخش دیگر عنوان می کند: ((خنداننده شو یک رقابت جدی است و باید جذاب، بامزه و بدیع باشد تا مخاطب را با خود همراه کند، در چنین مواردی حتی بسیاری از کارآزموده های این حوزه به خطا و اشتباه می افتند، بنابراین باید با دیده اغماض به خطای این جوانان تازه نفس نگریست)).
ایشان انتظار دارد خطاهای آنها به دیده اغماض دیده شود اما سوال اینجاست که اگر فردی الزامات دینی را در تلویزیون و جلوی دید میلیون ها نفر زیر پا گذاشت چیز ساده ای است که بتوان اغماض کرد؟ اگر یک نکته اشتباه در ذهن عده ای القا شد و تغییر در رفتار آنها ایجاد کرد چه کسی پاسخگوست؟ چرا این جماعت همه چیز را به بازی گرفته اند و سرسری از این مباحث می گذرند؟ آنها نکات فنی را ریز به ریز در برنامه به فرد شرکت کننده گوشزد می کنند اما یک کارشناس دینی را هم در کنار خود گذاشته اند که القائات ضد دینی را هم به آن تازه کار بگوید و مخاطبان را هم آگاه سازد؟ چرا از زیر بار مسئولیت خود بنا به دلایل واهی شانه خالی می کنند؟
4) ایشان در بخش آخر یادداشت خود می گوید: ((برنامه «خندوانه» بیش از پانصد قسمت است که همراه نجیب خانه هایمان است قطعا در برنامه های گذشته نیز اشتباهاتی وجود داشته که شما با دیده مهربانی و عطوفت از آنها گذر کردید. اکنون نیز انتظار داریم با دیده خطاپوش شما همراهان مهربان مواجهه شویم و تمامی لحظه های بی نظیر و تجربه های خوب، تاثیرگذار و قابل توجهی را که در طول این سه سال با هم داشتهایم فراموش نکنید)).
ایشان از منتقدان می خواهد از این اشتباهات با دیده مهربانی و عطوفت از آن عبور کنند! مگر شعائر دینی و باورهای دینی چیزی شخصی است که من و دیگران آن را ندید بگیریم؟ اگر نسبت به شخص خاصی توهینی شده بایستی از او دلجویی شود. اما مگر زیر پاگذاشتن الزامات دینی و دهنکجی به آن امری شخصی است که نسبت به آن ساکت باشد؟ و البته مردم چه حقی دارند که گذشت کنند؟ آن خدای عالمیان است که نسبت به فرامینش بی اعتنایی شده و حدود و احکام شریعت پایمال گشته است. آیا آنها می خواهند مردم وظیفه امر به معروف و نهی از منکر خود را کنار بگذارند تا به راحتی به اقدامات خود ادامه دهند؟
از تحلیل نامه ایشان که بگذریم سوال ما این است که پس مسئولین نظارتی چه می کنند؟ مسئولان صدا و سیما چرا به راحتی اجازه می دهند که عده ای به راحتی صدا و سیما را بازیچه خود قرار دهند. مگر قرار نبود طبق فرمایش امام خمینی (ره) صداو سیما دانشگاه انسان سازی باشد! آیا با ایچنین برنامه هایی به هدف نزدیک می شویم یا دور می شویم؟! قضاوت را به وجدان های بیدار واگذار می کنیم.